A: ساعت چهار صبحه. به نیمباز فکر میکنم. به صحبت هامون عجیبه که اون دوران چجوری تموم شد. وقتی برات مینویسم میدونم نمیخونی اصلا کجا هستی که بخونی! نوروز هم اومد بارون میباره هوا سرد شده. یادمه تو همچین روزایی تموم شد همه چیز امیدوارم بهم فکر کنی :) و بتم بفهمونی که به فکرمی :) B: حالم از یه سری چیزا به هم میخورد که الان دیگه خنثی شدم و فقط به فکر حال خوب خودمم این عاااالیه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران باتری Kimani Firstborn بدنسازیس خاطرات سربازی من Laura فروشگاه اندیشه فایل ...تاریخ مردم خوانسار